سزاوار ِ تو
گم شد خبر ِ این که چه شد کیشم و ماتم
از بس که پر از لذت ِ تکرار صداتم
هی گفت ببخشید و به من بوسه نبخشید
هی گفت که من آیهی ِ تحریم ِ زکاتم
امروز لبت رنگ ِ پشیمانشده دارد
من حافظ ِ شیرینی ِ این شاخهنباتم
یکبارهتر از حیرت ِ دریای ِ حضورت
نزدیک به سرچشمهی ِ آغاز ِ حیاتم
گرداب ِ نگاهت بغلم کرد و شکستم
بنشین به تماشا که چنین غرق ِ نجاتم
افتادهام از بار ِ مجازات ِ گناهت
حالا به سبکبالی ِ یک جرعه نشاطم
از بس که غزل شد در و دیوار ِ اتاقم
در گردش و رقصند درختان ِ حیاطم
ای معنی ِ جانم ! هیجانم هیجانم
شاید که سزاوار ِ تو باشد لحظاتم
نمیدونم
بذار چشم ِ قشنگت برام آینه باشه
کسی جز من و جز تو تو این قصه نباشه
با نیلوفر ِ شعرام به دور ِ تو میگردم
که سرگرم ِ تو باشم با این دستای ِ سردم
نگام کن...چه جوری ؟...خریدار
صدام کن...به چه اسمی ؟ ...نمیدونم
هزار فصل ِ بهاری برات خاطره دارم
هزار ابر ِ بهاری برات گریه میبارم
هزار ساله خدایی هوادار ِ تو هستم
از اون بادهپرستام که با اسم ِ تو مستم
هزار ساله خبر نیست از اون وعدهی ِ شیرین
کی گفته که شما هم سراغم رو نگیرین ؟
نگام کن...چه جوری ؟...خریدار
صِدام کن...به چه اسمی ؟ ...نمیدونم
نگات کردم و گفتی چه حرفای ِ عجیبی
سلام کردم ومُردم تو احساس ِ غریبی
توی ِ خواب و خیالم دیگه پا نمیذاری؟
دروغای ِ تو زیباست با عشقی که نداری
نگام کن...چه جوری ؟...خریدار
صدام کن...به چه اسمی ؟ ...نمیدونم
زیبا بود به منم یه سر بزن
سلام بابا تو دیگه کی هستی خیلی وبلاگت قشنگه
یه سر هم به من بزن و یه چیزی تو وبلاگم هست می خوام در بارش نظر بدی
ممنون
بای
خیلی زیبا بود مثل همیشه، موفق باشید و پایدار اینکه میگم زیبا بود واقعاً زیبا بود راستش من با خودن شعراتون انقدر احساس خوبی بهم دست میده که نمیدونم چی بگم غیر از اینکه خیلی زیبا بود و به امید اینکه بازم حرفای دلتونو بخونم، مهر افزون... خوش زی...